پادکست | سفرنامه صوتی «شاید اربعین» (روز پانزدهم - قسمت اول)

روایتی شنیدنی از سفر اربعینی جواد موگویی.
کد خبر: ۱۲۳۵۲۱۰
پادکست | سفرنامه صوتی «شاید اربعین» (روز پانزدهم - قسمت اول)

امروز عجیب پایم گرفت! درد شدید امانم را بریده.
به زور راه می‌روم. ماساژ هم کار ساز نیست.
از برنامه افتادم عقب. نشستم یادداشت‌هایم را سروسامان دادم.
رفتم نمایشگاه شهدای الحشدالشعبی!
عجیب این بسیج مردمی عراق شبیه‌اند به بسیجی‌های خودمان؛ هم در سر و ضع شلخته‌شان و هم در وظایف گلو گشادشان! یعنی فرهنگ بسیجی را خوب صادر کردیم این‌بار!
حشد در همه‌جا هست! گاهی ایست‌وبازرسی می‌زند، گاهی چنان تفتیش می‌کند که زبان قاصر است! حتی کلیه حفره‌های شرعی و غیرشرعی را! اما گاهی حتی کوله‌ات را هم دید نمیزند!
ناگهان می‌بینی ایستگاه صلواتی زده‌اند؛ با یک دست چای و یک دست تیربار!
یهو با هایلوکس مسلح، پرتغال پخش می‌کنند!
سروضع‌شان هم مثل وظایف‌شان است!
هرکس یک چیزی پوشیده!
لجنی با کتانی! لجنی با پوتین! تیشرت با لجنی!
خلاصه سه‌شنبه بازاریست برای خودش!
عینهو بسیجی‌های نازی‌آباد و میدان خراسان!
که هم به وقت سیل و زلزله هستند و هم به وقت دفاع از حرم!
حشدی‌ها هیچ نظم ترتیبی ندارند نه در وظایف و نه در ظاهر! اما همین‌ها دمار از روزگار داعش در آوردند.
وقتی غواصانِ بسیجی در بهمن۶۴، شهر فاو را در عملیات والفجر ۸ از عراق گرفتند، صدام‌متحیر گفت من اگر بسیجی‌های خمینی را داشتم، دنیا را فتح میکردم!
اگر یکی در عالم قدرت بسیجی را بداند الحق صدام بود! حال بسیجی ایرانی باشد یا حشد شعبی یا که لبنانی!
بسیجی‌ مختصات خاص خودش را دارد، و در هیچ ساختاری نمی‌گنجد! غربی‌ها نامش را شبه‌نظامی گذاشتند لکن این چه شبه‌ایست که به وقت رزم، تانک‌های مرکاوای اسراییلی هم از پسش بر نمی‌آید در جنگ ۳۳ روزه؟!
القصه!
مسیر پیاده‌روی پر است از تصاویر شهدای عراقی. اما فقط شهدای چند سال اخیر الحشد الشعبی و در جنگ با داعش!
عراق در ۴۰ساله اخیر سه جنگ داشت؛ با ایران(۵۹) با کویت(۶۹) با آمریکا(۸۲) با داعش(۹۳).
اما مردم فقط تصاویر شهدای جنگ آخر را نصب کردند در موکب‌هایشان! آن هم با تیتر:
الشهید بطل الوطن و المقدسات
شهید قهرمان وطن و مقدسات

باید علت را فهمید! که چرا هیچ نام و نشانی از شهدای سه جنگ دیگر نیست؟!

منبع: جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها